English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6985 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
royalism U شاهپرستی طرفداری از سیستم حکومت سلطنتی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
royalism U طرفداری از رژیم سلطنتی
monarchies U حکومت سلطنتی
monarchy U حکومت سلطنتی
monarchy constitutional U حکومت مشروطه سلطنتی
monarchy absolute U حکومت سلطنتی مطلقه واستبدادی
world federalism U طرفداری از حکومت جهانی ائتلاف دول
monarchic U وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
diarchy U سیستم حکومت متشکل از دو رکن مستقل
subversion U سرنگون کردن حکومت سیستم براندازی
crash conversion U تبدیل یک سیستم به سیستم دیگر به وسیله به پایان بردن عملیات سیستم قدیمی به هنگام اجرا شدن سیستم جدید
hagiarchy U حکومت کشیشان وروحانیون حکومت مقدسان
czarism U حکومت استبدادی ومطلقه حکومت تزاری
technocracy U حکومت دارندگان حکومت تکنوکراسی سیستمی که زمامداران در ان از میان کارشناسان و دانشمندان انتخاب می شوند و امورجاریه را از طریق فنی و برمبنای قواعد فیزیکی لایتغیراداره می کنند
technocracies U حکومت دارندگان حکومت تکنوکراسی سیستمی که زمامداران در ان از میان کارشناسان و دانشمندان انتخاب می شوند و امورجاریه را از طریق فنی و برمبنای قواعد فیزیکی لایتغیراداره می کنند
theocracies U حکومت خدا حکومت روحانیون
theocracy U حکومت خدا حکومت روحانیون
autocracy U حکومت مطلق حکومت استبدادی
civicism U اصول حکومت کشوری بستگی ووفاداری باصول یاحقوق حکومت کشوری
home rule U حکومت به دست خود اهالی حکومت مردم بر مردم
market socialism U سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
runs U اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
run U اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
blessed folder U در یک سیستم Apple Maciontosh پرونده سیستم که حاوی فایل هایی است که به طور خودکار در هنگام روشن شدن سیستم بار شدند
sysgen U فرایند تغییر سیستم عامل عمومی دریافت شده ازفروشنده به سیستم مناسبی که نیازهای یکپارچه استفاده کننده را براورده می سازدتولید سیستم
peripheral U که به سیستم کامپیوتری اصلی متصل است . 2-هر وسیلهای که امکان ارتباط بین سیستم و خودش را فراهم کند ولی توسط سیستم اجرا نمیشود
monarchical U سلطنتی
royal U سلطنتی
rial U سلطنتی
regnal U سلطنتی
royalty U از خانواده سلطنتی
royal flag U پرچم سلطنتی
royal honor U درجه سلطنتی
royalties U از خانواده سلطنتی
gentleman atarms U عضوگاردویژه سلطنتی
scepters U عصای سلطنتی
scepter U عصای سلطنتی
keep of the U مهردار سلطنتی
bailiff U نگهبان دژ سلطنتی
regalia U امتیازات سلطنتی
bailiffs U نگهبان دژ سلطنتی
sceptre U عصای سلطنتی
great seal U مهر سلطنتی
sceptres U عصای سلطنتی
integrated U نرم افزار مثل سیستم عامل و پردازشگر کلمه که در سیستم کامپیوتری ذخیره شده است و طبق نیازهای سیستم است
born in the purpule U عضو خانواده سلطنتی
sceptered U دارای عصای سلطنتی
equerry U اصطبل سلطنتی میراخور
royalties U اعضای خانواده سلطنتی
equerries U اصطبل سلطنتی میراخور
royalty U اعضای خانواده سلطنتی
Privy Council U هیات مشاورین سلطنتی
tudor U خانواده سلطنتی تودور درانگلیس
stuart U خانواده سلطنتی قدیم انگلستان
plantagenet U خانواده سلطنتی پلانتاژنت انگلیس
privy councillor U عضو هیئت رایزنان سلطنتی
monarchies U سلطنت مطلقه رژیم سلطنتی
RCs U مخفف کالج سلطنتی جراحان
order in council U تصمیم هیات مشاورین سلطنتی
monarchy U سلطنت مطلقه رژیم سلطنتی
remembrancer U مامور وصول مطالبات سلطنتی
partisanship U طرفداری
devotion U طرفداری
one sidedness U طرفداری
favouritism U طرفداری
favoritism U طرفداری
partiality U طرفداری
sidings U طرفداری
one tideness U طرفداری
siding U طرفداری
adhesion U طرفداری
scepter U دارای قدرت واختیارات سلطنتی بودن
party spirit U طرفداری حزبی
he sided with us U طرفداری از ما کرد
biases U طرفداری تعصب
growthmanship U طرفداری ازرشد
take the part of U طرفداری کردن
side U طرفداری کردن از
prelatism U طرفداری ازمتران ها
germanism U طرفداری از المان
advocate طرفداری کردن
sides U طرفداری کردن از
bias U طرفداری تعصب
to stand for U طرفداری کردن از
yeoman of the guard U گارد سلطنتی محافظ جان پادشاه انگلیس
lancastrian U در انگلیس طرفدار یاعضو خانواده سلطنتی لنکستر
palating U مجلل امیری که دارای امتیازات سلطنتی بوده
Fontainebleau U [سبک دکوراسیون در قصر ییلاقی سلطنتی فرانسه]
verderer U متصدی قضائی امور وابسته به جنگلهای سلطنتی
verderor U متصدی قضائی امور وابسته به جنگلهای سلطنتی
chancery U مقام وزارت دارایی دفتر مهردار سلطنتی
master of the horse U کسیکه گماشته بر امورخانواده سلطنتی است میراخور
favouring U همراهی یا طرفداری کردن با
favours U همراهی یا طرفداری کردن با
favouring U طرفداری مرحمت کردن
favour U همراهی یا طرفداری کردن با
to take the p of a person U ازکسی طرفداری کردن
favour U طرفداری مرحمت کردن
favored U همراهی یا طرفداری کردن با
favoring U طرفداری مرحمت کردن
favoring U همراهی یا طرفداری کردن با
favors U همراهی یا طرفداری کردن با
favors U طرفداری مرحمت کردن
favored U طرفداری مرحمت کردن
unprejudiced U بدون تبعیض یا طرفداری
To take someones side . To side with someone. U از کسی طرفداری کردن
favor U طرفداری مرحمت کردن
libertarianism U طرفداری از ازادی فردی
advocating U طرفداری کردن حامی
advocated U طرفداری کردن حامی
advocates U طرفداری کردن حامی
respect of persons U طرفداری و واهمه از کسان
favours U طرفداری مرحمت کردن
proslavery U طرفداری از برده فروشی
witan U اعیان و اسقفان و پیرانی که در شورای سلطنتی شرکت میکردند
page of presence U لقب هایی که به برخی گماشتگان خانواده سلطنتی میدهند
fleur de lis U گل زنبق یا سوسن نشان خانواده سلطنتی قدیم فرانسه
flower de luce U گل زنبق یاسوسن :نشان خانواده سلطنتی فرانسه درقدیم
fleur de lys U گل زنبق یا سوسن نشان خانواده سلطنتی قدیم فرانسه
p sanction U حکم سلطنتی یاتصویب نامهای که صورت قانون راپیدامیکند
phonetioist U طرفداری املای مطابق صدا
pan americanism U طرفداری از اتحاد کشورهای امریکایی
sectionalism U طرفداری ازمحله یا استان بخصوصی
partook U بهره داشتن طرفداری کردن
with out any p to U بدون هیچ طرفداری ازاو
heptarchical U دارای حکومت هفت تنی وابسته به حکومت هفت تنی
heptarchic U دارای حکومت هفت تنی وابسته به حکومت هفت تنی
order of council U تصمیم هیات مشاورین سلطنتی در غیاب یا بیماری پادشاه یا ملکه
knight marshal U کسیکه در خانواده سلطنتی دارای برخی مامریتهای قضایی باشد
page of bonour U لقب هایی است که به برخی گماشتگان خانواده سلطنتی میدهند
martial law U مقررات حکومت نظامی حکومت نظامی
The senator argued in favour of lowering the tax. U سناتور از کاهش مالیات طرفداری کرد.
insurrectionism U اصول یاغی گری یا طرفداری ازشورش
feminism U عقیده به برابری زن ومرد طرفداری اززنان
teetotal U وابسته به طرفداری از منع مسکرات کردن
temperance U طرفداری از منع نوشابههای الکلی خودداری
prohibitionism U طرفداری از حکم منع فروش نوشابههای الکی
to lobby against [for] somebody U سخنرانی وتبلیغات کردن مخالف [طرفداری از] کسی
loyalist U کسی که درهنگام شورش و انقلاب ازدولت طرفداری میکند
loyalists U کسی که درهنگام شورش و انقلاب ازدولت طرفداری میکند
p in favour of a person U تمایل بی جهت نسبت بکسی طرفداری تعصب امیزازکسی
phonetist U متخصص ترکیب صداها طرفداری املای مطابق صدا
agrarianism U تساوی در پخش زمین طرفداری از تقسیم اراضی بتساوی بین مردم
standbys U سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
standby U سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
policonic projection U سیستم تصویر چند مخروطی سیستم تهیه نقشه چندمخروطی
desk accessory U در یک سیستم Apple Macitosh امکان افزوده که سیستم را بهبود میبخشد
coupling U نوعی رابطه متقابل بین سیستم هایا خصوصیات یک سیستم
bifuel propulsion U سیستم خروج گاز با فشارحاصله از دو نوع سوخت سیستم جت دو سوختی
chcp U در سیستم عاملهای OS \ MS DOS دستور سیستم که صفحه کد مورد استفاده را بیان میکند
native U کامپایلری که کد تولید میکند که روی سیستم مشابه سیستم جاری اجرا میشود.
natives U کامپایلری که کد تولید میکند که روی سیستم مشابه سیستم جاری اجرا میشود.
download U فرایند انتقال اطلاعات از یک سیستم کامیپوتر مرکزی بزرگ به سیستم کامپیوترکوچک و دور
design phase U فرایند توسعه یک سیستم اطلاعاتی براساس نیازمندیهای سیستم از قبل تاسیس شده
tar U سیستم فشرده سازی فایل روی کامپیوتر که سیستم عامل Unix را اجرا میکند
demanded U نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
demands U نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
demand U نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
diabatic process U پوسهای در یک سیستم ترمودینامیک که در ان انتقال انرژی بین داخل و خارج سیستم صورت میگیرد
ES IS U سیستم نهایی به سیستم میانی استاندار پروتکل OIS برای اینکه به کامپیوترهای میزبان
three phase four wire system U سیستم سه فازه باسیم نقطه ستاره سیستم چهارسیمه
automatic levelling U سیستم متعادل کننده خودکارهواپیما سیستم ترازکننده خودکار
system diagnostics U امکانات عیب شناسی سیستم تشخیص خرابی سیستم
building block principle U طراحی سیستم برای ساختن سیستم بزرگتر modularity
standby U سیستم پشتیبان که در صورت خرابی سیستم فعال میشود
standbys U سیستم پشتیبان که در صورت خرابی سیستم فعال میشود
bridges U سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
bridge U سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
bridged U سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
mttf U متوسط مدت زمانی که در ان سیستم یا مولفه سیستم بدون خطا کار کندFailure To Time ean
off load U انتقال کارها از یک سیستم کامپیوتری به سیستم دیگری که براحتی بار میشود قراردادن داده ها در یکدستگاه جانبی
failure U بخشی از سیستم عامل که خودکار که موقعیت فعلی سیستم و دادههای مربوطه را حفظ میکند پس از تشخیص خطا
failures U بخشی از سیستم عامل که خودکار که موقعیت فعلی سیستم و دادههای مربوطه را حفظ میکند پس از تشخیص خطا
desktop U در یک سیستم Apple Macitoshفایل سیستم برای ذخیره سازی اطلاعات در باره فایلهای روی دیسک یا حجم
lambert projection U سیستم لامبر یا سیستم نقشه برداری مخروطی
warm boot U شروع مجدد سیستم که معمولاگ سیستم عامل را هرباره بارمیکند ولی دیگر سخت افزار را بررسی نمیکند
expansion card U کارتی که به منظور نصب تراشه یا مدار اضافی به یک سیستم افزوده میشود تا این که قابلیت سیستم توسعه یابد
link encryption U خودکار کردن سیستم رمز اتصال سیستم رمز به یک سیستم مخابراتی خودکار
slice U مدت زمانی که به کاربر یا برنامه یاکا در یک سیستم چندکاره اختصاص داده شود. مدت زمانی که به یک کار در سیستم اشتراک زمانی داده شود یا در سیستم چند برنامهای
slices U مدت زمانی که به کاربر یا برنامه یاکا در یک سیستم چندکاره اختصاص داده شود. مدت زمانی که به یک کار در سیستم اشتراک زمانی داده شود یا در سیستم چند برنامهای
teleran system U نوعی سیستم ناوبری که بااستفاده از رادارهای زمینی و سیستم تلویزیونی هواپیماهای سرگردان دراطراف محوطه فرودگاه را به باند هدایت میکند
opens U 1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند
open U 1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند
opened U 1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند
system flowchart U نمودار گردش سیستم روندنمای سیستم
designation system U سیستم تعیین وسایل سیستم انتخاب
masters U ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود
master U ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود
mastered U ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود
Royal Bokhara U فرش سلطنتی بخاراتی [این واژه تجاری به فرش های ترکمنی با کیفیت بالا اطلاق می شود.]
compatibility U پنجره یا بخشی در سیستم عامل که برنامه هایی را که برای سیستم عاملهای متفاورت ولی مربوط به هم نوشته شده اند را میتواند اجرا کند
environments U متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
environment U متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
upload U انتقال یک کپی از یک برنامه انتقال داده از یک سیستم استفاده کننده به یک سیستم کامپیوتری راه دور
shell U نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود
shelling U نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود
shells U نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود
conversions U تغییر از یک سیستم به سیستم دیگر
drainage system U سیستم ابیاری سیستم تخلیه اب
power system U سیستم قدرت سیستم انرژی
system's design U مدل سیستم طرزساخت سیستم
Recent search history Forum search
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1 In last fit, DOS starts at high addresses and works downward
2تعریف فونتیک چیست؟
1Open the "Wind Farm" subsystem and in the Timer blocks labeled "Wind1" and "Wind2", Wind3" temporarily disable the changes of wind speed by multiplying the "Time(s)" vector by 100.
1معنی lead lag compensator
2reintroduce?
1There are two other modeling formalisms worth highlighting in the context of LPV systems.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com